۱۳۸۷ آذر ۴, دوشنبه

خصوصیات مربی موفق

وقتیکه نوشته های یک مربی بزرگ در مورد "خصوصیات مربی موفق" رو مطالعه می کردم باین فکر می کردم که چه خصوصیات دیگری رو میشه به این مجموعه اضافه کرد.

این مربی معتقده که هر وقت به این موضوع فکر می کرده خصوصیات متفاوتی بنظرش می رسیده اما در نهایت 5 خصیصه بودن که بنظرش مهمتر از سایرین بودن:

1- احترام: احترام رمز پذیرش نقطه نظرات مربی توسط بازیکنان و مجموعه تیمه. باعتقاد این مربی او توانسته با کار فراوان و یادگیری بسیار که در نهایت موجب افزایش دانش و اخلاق حرفه ای او شده احترام سایرین رو کسب کنه.

2- ارتباطات: ارتباطات رمز موفقیت در هر زمینیه. بازیکنان و تیم خودتون رو بشناسید و با اونها در شرایط خوب و همینطور اوقات نامناسب صحبت کنید و باونها نشون بدین که براشون اهمیت قائل هستین (متاسفانه بعضا برای جذب بازیکنان از رفتار نامربوط و نامناسبی استفاده میشه که عدم صداقت در اونها از فرسنگها دورتر مشخصه) این رفتار شما باید بصورتی باشه که اطمینان بازیکنان رو جلب کنه و اونها بدونن که شما صادقانه به اونها اهمیت می دین نه بر اساس منافع شخصی.

3- کنجکاوی: کنجکاوی فکری خصوصیت افراد موفق در هر شغلیه و مربی موفق هم با استفاده از وسایل آموزشی و همینطور سئوال کردن از افراد متخصص و موفق رموز موفقیت اونها رو می آموزند تا بدونن این نکات بچه ترتیب می تونن باونها هم کمک کنن.

4- توانائی انگیزش: این خصیصه نیازمند مطالعه فراوانه تا نیازهای هر بازیکن و مجموعه تیم بطور مداوم تعیین بشه و بوسیله طراحی و انجام روشهای جدید بتونین بهترین قابلیتهای بازیکنان و تیمتون رو استخراج کنین.

5- انتخاب شغل مناسب: قبل از انتخاب شغل سعی کنین همه اطلاعات لازم در مورد اون رو پیدا کنین. مسلما اگر شرایط موفقیت در یک شغل موجود نباشه و یا نتونین شرایط لازم برای کسب موفقیت رو ایجاد کنین، امکان موفقیت وجود نخواهد داشت. ضمن اینکه لازمه زمان مناسب رو هم برای قبول یک پیشنهاد کاری در نظر داشته باشین.

این طرز فکر و پنج خصوصیت رو فقط بطورنمونه ذکر کردم تا شما هم به خصوصیات یک مربی موفق از دیدگاه خودتون فکر کنین و با تعریف و تعیین اونها خودتون رو برای طی کردن مسیر موفقیت آماده کرده و برای اون برنامه ریزی کنین... موفق باشید.

۴ نظر:

ناشناس گفت...

دقيقا درسته. اما بايد ديد كه حتي با اين كه خيلي از مربياي ما اين مشخصات رو هم دارن، اما چرا اون تسلط تو تيم‌ها ديده نميشه؟
بحث به وجود اوردن ديكتاتوري تو تمرين و مسابقه نيست؛ بلكه دقيقا برعكس، هنر مربياي بزرگ اينه كه بدون ذره‌اي اعمال فشار غيرمنطقي، تيم رو رهبري مي‌كنن.
من احساس مي‌كنم كه مشكلي كه خيلي از ماها داريم، نقص دانشه! يعني مربياي ما نقطة اتكاي مطمئن براي بازيكناشون نيستن. به همين خاطر هم يه نقص كلي تو آموزش ديده مي‌شه. چون بازيكنا "مجبور" مي‌شن كه كاري رو انجام بدن؛و معمولا هم بهش اعتقادي ندارن. (همون اصطلاح معروف كه بايد زور بالاي سر بازيكنا باشه تا حرف گوش كنن)
ممنون مي‌شم كه در اين مورد من رو بيشتر راهنمايي كنين.

صفاعلی کمالیان گفت...

سلام و ممنونم از اظهار نظر شما...

مجددا یادآوری کنم که این نوشته فقط بعنوان یک نمونه از نظرات مربی بزرگیه که در حال حاضر در یکی از بهترین تیمهای حرفه ای مشغول بکاره. من فکر می کنم هر کدوم از ما باید روش و سبک کاری خودمون رو بر اساس اولویتها و امکانات خودمون تعریف کنیم.
من هم با روش استبدادی مخالفم ولی مثل خیلیها معتقدم که باید حدود رو مشخص کرد. حدود و قوانین ساده، کم تعداد و محکم. بعد از اون با تعیین عواقب بی توجهی به اونها میشه بطور منطقی برخوردهای لازم رو انجام داد.
فکر می کنم اگر مربی ای دانش لازم رو داشته باشه، نه اینکه سعی کنه محفوظاتش را افزایش بده تا از اونها تقلید کنه، کمتر مشکل ارتباط آموزشی با بازیکنان پیش میاد ضمن اینکه میشه موارد اختلاف رو باز هم بطور منطقی و در شرایط مناسب به نتیجه نهائی رسوند.
یکی از نکات کلیدی برای پیشرفت اینه که همیشه آماده یاد گرفتن باشیم و برای این منظور نباید عاشق افکار خودمون باشیم و می تونیم حتی از بازیکنمون هم بیاموزیم. این روحیه می تونه جو بسیار خوبی در تیم بوجود بیاره و همونطور که گفته شد می تونه احترام هر کسی رو جلب کنه. البته توجه بفرمائید که استراتژی ارتباطی مربی در سنین مختلف لزوما یکسان نباید باشه.

امیدوارم تونسته باشم جواب سئوال شما رو داده باشم.

ناشناس گفت...

با سلام و تشكر به خاطر جوابتون.
من هم با شما موافقم.
اگه بيش از حد فلسفي تلقي نشه، منظور من از دانش،‌ معناي عام اونه. يعني به دست اوردن، فهميدن و به كار بستن درست اطلاعات در هر زمينه.
باز هم از جوابتون ممنونم.

صفاعلی کمالیان گفت...

سلام،
من هم از اظهار نظر و توضیحات شما ممنونم.