۱۳۸۶ اسفند ۲۴, جمعه

تماشاچیان شایسته

روز چهارشنبه فرصتی دست داد تا برای تماشای چند مسابقه به ماهشهر محل برگزاری مسابقات باشگاههای غرب آسیا برم.

یکی از مواردی که خیلی جلب توجه می کرد، نظم و رفتار بسیار مناسب تماشاچیان ماهشهری بود که با اشتیاق و زیبائی هر چه تمامتر حتی تیمهای دیگر رو هم تشویق می کردن. اونها تیم لبنانی الریاضی و فادی الخطیب رو بصورتی تشویق می کردن که شاید خود اونها هم انتظارش رو نداشتن. بقدری که من شاهدش بودم، رفتار تماشاچی های ماهشهری، نمونه و یکی از ارکان زیبای برگزاری مسابقات مذکور بود بطوریکه ارتباط خوبی با مجموعه تیمها برقرار کرده و در بخشهائی کل فعالیتهای در جریان رو تحت الشعاع قرار می داد. البته امیدوارم که این رویه تا آخر مسابقات هم ادامه داشته باشه.

در کنار موارد بالا لازمه یادآوری کنم که تیم پتروشیمی در همین فصل اخیر بخاطر رفتار تماشاچیانش از بازی خانگی هم محروم شده بود! پس چه چیزی تغییر کرده که حالا تماشاچی ماهشهری حقیقتا یکی از قسمتهای برجسته این مسابقات بین المللی شده؟
اولا مسئولین پتروشیمی یک لیدر حرفه تر رو برای همکاری به شهرشون دعوت کرده بودن تا به افراد محلی در هماهنگی تماشاچیانشون کمک کنه. ثانیا حضورنیرویهای انتظامی در محل برگزاری مسابقه بسیارمشهود بود. جالبه بدونین که حتی زمانیکه بین بازیکنان پتروشیمی و الاتحاد درگیری پیش اومد، هیچ حرکت نامناسبی از جانب تماشاچیان تیم میزبان دیده نشد.

ماهشهر هم مثل گرگان، بابل، اصفهان و بسیاری از نقاط کشورمون همگی تماشاچیان بسیار متعصبی دارن. در اینجا حیفه که از تماشاچیای واقعا فهیم و آگاه به بسکتبال گرگان یاد نکنم که حقیقتا شیوه و سازماندهی تشویق شون در کشور پیشگام و سرآمده و زمانیکه تیم گرگان در تهران بازی داشت، با تحمل رنج سفر، همخوانیهای منحصر بفردشون همه حاضرین در سالن رو بعضا بجای مسابقه متوجه حرکات و گفته های اونها می کرد.

البته در این بین متاسفانه بعضا تماشاچی ها باعث دلخوری تیمهای مهمان هم می شن و این عمدتا ناشی از میل بیش از حد به برد تیمهاشونه. این تمایل بحدیه که گاها حتی باشگاه و بازیکنان خودی رو هم تحت تاثیر در جهت منفی قرار می ده و عملا تصمیمگیریهاشون رو مختل می کنه.

بعضی وقتها داستان تماشاچیهای ورزشی منو بیاد این مثال واقعی میندازه که شنیدم در یکی از کشورها اگر در فیلمی قهرمان داستان عاقبت به خیر نشه تماشاچیهای سینما صندلیها رو پاره می کنن و می شکنن!

در جای دیگه خوندم که بازیکنان چند تیم شاغل در باشگاهای اروپا که تیمهاشون بهر دلیلی نتونسته بودن نتیجه بگیرن توسط نمایندگان تماشاچیها به جلسه ای دعوت شده بودن و پیامی باین مضمون دریافت کردن:
توجه کنید که ما شما رو بدلیل پیراهنی که به تن دارین تشویق می کنیم و چون معتقدیم شما با بد بازی کردنتون به این پیراهن احترام نمیذارین، ما هم، اگرچه همچنان برای دیدن مسابقاتتون به سالن میایم اما دیگه برای همخوانی و تشویقتون انرژی مصرف نمی کنیم تا زمانیکه این احترام رو در عملکرد شما ببینیم.

هر دو رفتاری که براتون مثال زدم شاید از نظر فرهنگی نسبت به ارزشهای ما دارای معایب، مزایا و تفاوتهائی باشن. اما میشه ازشون هم چیزهائی یاد گرفت:
آیا بین اون تماشاچیان سینما که براتون مثالشون رو آوردم و تماشاگرانی که دوست دارن به هر ترتیبی که شده تیم دلخواهشون ببره تشابهی وجود نداره؟ توجه کنین به رفتار تماشاچی ای که برای دیدن بازی تیمش با خرید بلیط و اومدن به سالن عملا تیمش رو غیر مستقیم تقویت می کنه اما با عدم شعار دادن به اونها میگه که ازشون راضی نیست. آیا در این روش تماشاچی اصلا با تیم حریف کاری داره؟ آیا احیانا گفته که من دیگه به حریفتون ناسزا نمی گم و چیزی هم بطرفشون پرتاب نمی کنم تا شما هم نتونین ببرین؟! یا سعی کرده مشکلات داخلی رو بطور غیر احساسی و منطقی حل کنه؟

واقعا جایگاه خصلت مهمان نوازی که از خصوصیات ما ایرانیها بحساب میاد نباید در رفتار میزبانان و تماشاچیان امروز ما نمایش داده بشه؟ در این بین با توجه به تجربیاتی که دارم، بسیار متاسفم که در بسیاری از موارد مسئولین سرپرستی و فنی و حتی بازیکنان تیمهای میزبان هستن که رفتار ناپسند رو از تماشاچی های خودشون می خوان یا بطور غیر مستقیم عملا با عدم آموزش و یا کنترل، موجب این رفتار نامناسب و غیر اخلاقی می شن. هنوز یادم نمیره که مسئول ارشد یکی از تیمها سعی می کرد فردی رو در یکی از سمتهای سرپرستی استخدام کنه که معتقد بود یکی از قابلیتهای برجسته ش خاموش کردن چراغ سالن در مواقع حساسه!

یادمون نره برگزاری یک مسابقه ورزشی، مستقل از نتیجه، بهانه بسیار خوبی برای گذروندن ساعاتی خوش و سلامته. منظورم اوقات خوب برای برنده، بازنده، تماشاچیان و برگزارکنندگان، مستقل از نتیجه است. امروزه طراحی فعالیتهای سرگرم کننده در زمان برگزاری مسابقات ورزشی برای تماشاگران یکی از دغدغه های اصلی برگزارکنندگان مسابقات ورزشیه تا مردمی که برای تماشای رقابتهای ورزشی به استادیومها میان لحظات خوشی رو بگذرونن و بهمین دلیل تصمیم بگیرن مجددا هم برای تشویق تیم خودشن به سالن مسابقه برگردن که از لحاظ مالی هم با خرید بلیط اونها را حمایت خواهند کرد.

همچنین باید مراقب باشیم که میزبانی بد، در هر زمینه ای، به یک فرهنگ و عادتی که به نسلهای بعدی قابل انتقاله تبدیل نشه که بواسطه اون بچه ها نتونن به ورزشگاها برن و یا هر از چند گاهی مجبور بشیم گوش و چشمشون رو ببندیم تا موارد نامربوط را نبینن و نشنون!

خلاصه اینکه با دانائی و شعوری که در مردم عزیز کشورمون سراغ دارم، معتقدم آنچه که تماشاچیان ماهشهری انجام دادند شاهد خوبیه بر اینکه این رفتار زیبا با قدری برنامه ریزی، فعالیت و حمایت، در همه جای این سرزمین پهناور ممکن و شدنیه.

هیچ نظری موجود نیست: