انتخاب شوت یکی از مهمترین تصمیمای حمله ائیه که معمولا هیچوقت بطور مستقیم در کشور ما آموزش داده نمیشه و حتی اسمش هم شنیده نمیشه!
انتخاب شوت عبارته از مجموعه ای از تصمیمگیریها که بطور خلاصه شامل این موارد هستن: انتخاب محل اقدام به شوت، تصمیمگیری در مورد زمان اقدام به شوت و انتخاب نوع شوت مناسب که همگی روی همدیگه تاثیر دارن. بعضی اوقات هم چگونگی شرایط بازیه که انتخاب شوت مناسب، زمان انجام شوت و همینطور مناسبترین بازیکن رو برای انجام شوت دیکته می کنه که اینها هم خودشون در دایره تعریف انتخاب شوت قرار میگیرن.
البته روشهای دیگه ای هم برای تعریف انتخاب شوت هست اما فعلا همین تعریف رو از من قبول کنین!
دوباره تکرار می کنم، این اصطلاح خودش مجموعه ای از تصمیم گیریهاست، پس لازمه که پیش از اون بازیکنا تصمیمگیری درست رو آموزش ببینن و اونوتمرین کنن.
اولا خیلی از مربیا فکر می کنن که بازیکنا به صرف تمرین روی یک مهارت قدرت تصمیمگیری در اون مورد رو پیدا می کنن و به همین دلیل بطور مشخص روی این زمینه کار نمی کنن. این طرز تفکر نتیجه ای نداره جز چیزی که در بعضی بازیکنای بزرگسالمون می بینیم که مثالا عمدتا موقعیتهای بازی رو بدرستی نمی شناسن.
دوباره تکرار می کنم، این اصطلاح خودش مجموعه ای از تصمیم گیریهاست، پس لازمه که پیش از اون بازیکنا تصمیمگیری درست رو آموزش ببینن و اونوتمرین کنن.
اولا خیلی از مربیا فکر می کنن که بازیکنا به صرف تمرین روی یک مهارت قدرت تصمیمگیری در اون مورد رو پیدا می کنن و به همین دلیل بطور مشخص روی این زمینه کار نمی کنن. این طرز تفکر نتیجه ای نداره جز چیزی که در بعضی بازیکنای بزرگسالمون می بینیم که مثالا عمدتا موقعیتهای بازی رو بدرستی نمی شناسن.
با کمی راهنمائی توسط مربی و اندکی سعی و خطا بازیکنا می تونن تصمیمگیری در موقعیتهای مختلف رو بطور ابتدائی تا 14 سالگی آموزش ببینن. بعد از اون و از 15 سالگی به بعد باید بطور اختصاصی تر روی تصمیمگیری بازیکنا برنامه ریزی و تمرین بشه.
برای تقویت قدرت تصمیمگیری در هر کدوم از زمینه های بسکتبال، اول لازمه که ملاکهای کلیدی جهت اون تصمیمگیری خاص رو برای بازیکنا بطور ساده و واضح تعریف کنیم. پس مربی باید از قبل در مورد هر کدوم از این ملاکها فکر و تصمیمگیری کرده باشه. بطور مثال اینکه در شرایط 2 علیه 1 بازیکنا باید چه ملاکهائی رو برای تصمیمگیریهاشون در نظر بگیرن ویا چه موقع باید به بازیکن مرکزی پاس برسونن و غیره.
بازیکنا باید با تمرکز روی این ملاکها و محرکهای کلیدی اونها تصمیمگیری کنن. در ضمن لازمه که در مراحل مقدماتی قضاوتا و تصحیحاتی که مربی انجام میده باید بر اساس چگونگی تصمیمگیری بازیکنا باشه نه نتیجه تصمیمگیریشون، یعنی اگر بازیکنی بدرستی تصمیم گرفت که توپ رو پاس بده اما توپ به هم تیمیش نرسه، مربی حتما باید تصمیمگیری رو تشویق کنه.
برای تقویت قدرت تصمیمگیری در هر کدوم از زمینه های بسکتبال، اول لازمه که ملاکهای کلیدی جهت اون تصمیمگیری خاص رو برای بازیکنا بطور ساده و واضح تعریف کنیم. پس مربی باید از قبل در مورد هر کدوم از این ملاکها فکر و تصمیمگیری کرده باشه. بطور مثال اینکه در شرایط 2 علیه 1 بازیکنا باید چه ملاکهائی رو برای تصمیمگیریهاشون در نظر بگیرن ویا چه موقع باید به بازیکن مرکزی پاس برسونن و غیره.
بازیکنا باید با تمرکز روی این ملاکها و محرکهای کلیدی اونها تصمیمگیری کنن. در ضمن لازمه که در مراحل مقدماتی قضاوتا و تصحیحاتی که مربی انجام میده باید بر اساس چگونگی تصمیمگیری بازیکنا باشه نه نتیجه تصمیمگیریشون، یعنی اگر بازیکنی بدرستی تصمیم گرفت که توپ رو پاس بده اما توپ به هم تیمیش نرسه، مربی حتما باید تصمیمگیری رو تشویق کنه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر